3 سال پس از لرزههای بیپایانارسباران و خاطراتی که در لرزش زمین پیچ خورد
از سه سال قبل تا همیشه 21 مرداد ماه یادآور ثانیههایی تلخ و بیپایان برای مردمان تلاشگر ارسباران است، لحظاتی که خاطرهاش با لرزش زمین گره خورده...
به گزارش خبرگزاری فارس از تبریز، یادمان نرفت و نخواهد رفت زمین لرزهای که ارسباران را لرزاند و خانوادههای بسیاری را داغدار کرد و باقی مردمان ایران زمین را در این غم و اندوه شریک کرد. از آن روز تا حالا، سه سال گذشته است اما این زخم را مانند تمام غمهای ناگهانی درمانی نیست، حتی به روزگاران...
زمین لرزه را همه به یاد داریم، بعد از ظهر یکی از روزهای گرم مرداد ماه بود، چند لرزش پیاپی که با صدای غرش همراه شد و داغی فراموش نشدنی که بر دلمان نشست.
اکنون و سه سال پس از آن روز تلخ، ارسباران همچنان در حال ترمیم زخمهایی است که بر پیکره و روحش خورده، هرچند هیچ تلاش و ترمیمی نمیتواند جای خالی هموطنان از دست رفته را پر کند...
سه سال گذشته اما هیچ چیز برای پدر داغدار نگذشته است، برای مادری که دردانه شیرین زبانش را دیگر ندیده، برای احمد که با دستان نحیفش باید بار سنگین زندگی را به دوش بگیرد، برای ارسباران که همیشه دلش از این لرزش شکسته خواهد ماند، برای ایران که بار دیگر پرپر شدن گلهای نوشکفتهاش را چونان غمی کمرشکن تا همیشه در دل خواهد داشت...
با این حال زمین لرزه ارسباران، چالش مهمی برای مدیریت بحران کشور و منطقه پر حادثه آذربایجان بود. روستاهای اهر، هریس، ورزقان و بخشهایی از کلیبر در اثر بروز زمین لرزه 21 مرداد 1391 و پس لرزههای پرشمار بعد از زمین لرزه، آسیبی بیش از حد لازم حادثهای در این ابعاد دیدند.
تخریب گسترده بود و آسیبدیدگان بسیار؛ به ویژه اینکه پس از اعلام آمار و ارقام مشخص شد تعداد زیادی از فوتشدگان را زنان و کودکانی تشکیل میدادند که در ساعت بروز زلزله در خانههایشان بودند و همین گروه، تشکیل دهنده بزرگترین گروه مجروحان و آسیبدیدگان هم بودند؛ افرادی که سرمای شدید پاییز و زمستان آن سال بیشترین فشار را بر آنان وارد کرد و در نهایت با صبوری مثالزدنی مسئله به بحرانی اجتماعی تبدیل نشد.
یادمان نرفته است که در روزهای اول پس از حادثه برخی مسئولان بلندپایه کشوری و استانی در جمع آسیبدیدهها حاضر شدند و با خوشبینی خاصی، خبر از بازسازی یک ماهه و سه ماهه مناطق زلزلهزده دادند. اتفاقی که تا مدتها پس از سر رسید موعد مقرر روی نداد و البته امروز و پس از سپری شدن سه سال از آن حادثه هنوز هم به شکل کامل محقق نشده است.
با این حال آواربرداری از نقاط مختلف و ساخت و سازهای گسترده در روستاهای پرشمار آسیبدیده تا حدودی موجبات آرامش مردم صبور ارسباران را فراهم کرده است.
تمام دستاندرکاران این حوزه در برههای بحرانی با انجام اقدامات مختلف توانستند فشار اخبار را در این خصوص کم کنند و اتفاقاتی حاشیهای مانند نوسان شدید قیمت طلا و ارز در همان ایام، به این قضیه کمک کرد اما در مجموع این مسئله مایه موفقیت حوزه مدیریت بحران استان در زمین لرزه ورزقان نبود.
وجود چند مشکل باعث حاد شدن مشکلات رخ داده پس از زمین لرزه ارسباران بود و با وجود کنترل اوضاع، هنوز هم اصل قضیه پابرجاست. از غیر مستحکم بودن خانههای روستایی، جادههای تنگ و محدود، زیرساختهای ناکافی در زمینه امدادرسانی، نبود مکانهای امن برای اسکان آسیبدیدگان و جای خالی انبارهایی حاوی مواد لازم اولیه برای چنین حوادثی که بگذریم، نقص شدید اطلاعرسانی درست و به هنگام از جمله کاستیهایی است که هنوز هم فکری برای رفع آن نشده و خدا میداند اگر بار دیگر حادثهای یا بحرانی چنین بروز کند، چه خواهیم کرد؟
زمین لرزه 21 مرداد 1391 باید به درسی تاریخی برای تمام ما تبدیل شود. مایی که آموزش کمکهای اولیه را اقدامی تشریفاتی میدانیم و داشتن جعبه وسایل ضروری در اینگونه اتفاقات را جدی نمیگیریم؛البته برای مسئولان و دستاندرکاران شهر و کشورمان در هر پست و مقامی تا فراموش نکنیم این حادثه فقط برای نقطهای آرام از سر ایران بروز نمیکند پس باید آماده باشیم و با نظارت بر اقدامات مختلف قبل از بروز حادثه، شاهد رخ دادن اتفاقاتی مانند خراب شدن بیمارستان تازهساز منطقه، حضور پرتعداد هموطنانی که شخصاً اقدام به حضور در مناطق زلزلهزده برای کمکرسانی اقدام کرده بودند همچنین کشته شدن تعدادی از همین هموطنان یاریرسان نباشیم.
با تمام این اوصاف، این آزمون سخت چهرهای زیبا از همدلی و همزبانی مردمان ایران زمین را نیز خلق کرد. از یاد بردنی نیست که یکی از دلگرمکنندهترین اتفاقات پس از بروز زلزله، اشکهایی بودند که از چشمان تمام ایرانیان در هرکجای میهن جاری شد و دستهایی بودند که بر زانوان مردم استوار شدند تا دست در دست هم، بر قلب زخمدیده آذربایجان مرهمی بگذارند تا شاهد تجلی کلام سعدی علیهالرحمه در توصیف «اعضای یک پیکر» باشیم.
روزهای پس از زمینلرزه اگر چه روزهای سخت و بسیار تلخی بودند اما شکل گرفتن تابلوی همدلی مردم ایران زمین با مردمان خوب و صبور ارسباران شاید بهترین و زیباترین دستاورد این تلخکامی بود؛ دستاوردی که امروز و سه سال پس از حادثه نیازمند بازنگری و تحلیل برای بهرهگیری از این سرمایه اجتماعی است.
به انتظار مینشینیم و شاهد روزهایی آرامتر و شادتر برای مردم مهربان ارسباران میمانیم، ارسبارانی که زیر باران ماند اما کمر همت خم نکرد و دست بر زانوی مردم تمام ایران زد و از جا برخاست و امروز مزارع و مراتع و باغات میوهاش را با عشق آبیاری میکند تا میوهای از جنس مهربانی به بار بنشیند.